loading...
اثبات وجود امام مهدی عج
ایلیا بازدید : 437 یکشنبه 02 آبان 1389 نظرات (0)

 

سوره‏ غاشيه، آيه 1-4

 

هل اتاک حديث الغاشية. وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة. تصلي نارا حامية.

 

آيا داستان (غاشيه) (يعني روز قيامت که حوادث وحشتناکش همه را مي‏پوشاند) به تو رسيده است.

 

در آن روز چهره‏هايي خاشع و ذلت بار است.

 

آنها که پيوسته عمل کرده و خسته شده‏اند.

 

و در آتش سوزان وارد مي‏گردند.

 

در آغاز اين سوره کلمه غاشيه آمده که نام تازه‏اي از قيامت است. غاشيه: از ماده‏ي غشاوه است و به معناي پوشاندن است و انتخاب اين واژه براي روز قيامت به خاطر آنست که حوادث وحشتناک آن به طور ناگهاني همه را تحت پوشش خود قرار مي‏دهد.

 


 

سوره‏ غاشيه، آيه 1-4

 

هل اتاک حديث الغاشية. وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة. تصلي نارا حامية.

 

آيا داستان (غاشيه) (يعني روز قيامت که حوادث وحشتناکش همه را مي‏پوشاند) به تو رسيده است.

 

در آن روز چهره‏هايي خاشع و ذلت بار است.

 

آنها که پيوسته عمل کرده و خسته شده‏اند.

 

و در آتش سوزان وارد مي‏گردند.

 

در آغاز اين سوره کلمه غاشيه آمده که نام تازه‏اي از قيامت است. غاشيه: از ماده‏ي غشاوه است و به معناي پوشاندن است و انتخاب اين واژه براي روز قيامت به خاطر آنست که حوادث وحشتناک آن به طور ناگهاني همه را تحت پوشش خود قرار مي‏دهد.

 

و مخاطب در اين آيه شخص پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است و ذکر اين جمله به صورت استفهام از شخص رسول بيانگر اهميت و عظمت آن روز بزرگ است.

 

آنگاه به بيان چگونگي حال مجرمان پرداخته مي‏گويد: چهره‏هايي در آن روز خاشع و ذلت بارند.

 

و اين ذلت و ترس از عذاب و کيفرهاي بزرگ آن روز تمام وجود آنها را فراگرفته و از آنجا که حالات روحي انسان بيش از همه جا در چهره انسان بروز مي‏کند اشاره به خوف و ذلت و وحشتي مي‏کند که سراسر چهره‏ي آنها را مي‏پوشاند.

 

و بدنبال آن مي‏فرمايد:

 

اينها کساني هستند که پيوسته عمل کرده و خسته شده‏اند.

 

تلاش و کوشش زيادي در زندگي دنيا به خرج مي‏دهند ولي هيچ فايده‏اي جز خستگي در واقع نصيب آنها نمي‏شود.

 

نه عمل مقبولي در درگاه خدا دارند و نه چيزي از آن همه ثروتهايي که اندوخته‏اند مي‏توانند با خود ببرند و نه نام نيکي از خود به يادگار مي‏گذارند و تعبير (عاملة ناصبة) در حق آنان تعبير رسايي است.

 

و سرانجام اين عاملان خسته و بي‏بهره وارد آتش سوزان مي‏شوند و با آن مي‏سوزند حال به روايتي زيبا پيرامون اين آيات اشاره مي‏گردد.

 

عن ابي عبدالله عليه‏السلام قال: قلت: هل اتاک حديث الغاشية. قال عليه‏السلام يغشاکم القائم عليه‏السلام بالسيف، قال: قلت (وجوه يومئذ خاشعة قال: خاشعة لا تطيق الامتناع.

 

قال: قلت (عاملة) قال: عملت بغير ما انزل الله.

 

قال: قلت (ناصبة) قال: نصبت غير ولادة الامام.

 

قال: قلت (تصلي نارا حامية) قال:

 

تصلي نار الحرب في الدنيا علي عهد القائم عليه‏السلام وفي الآخرة نار جهنم.

 

راوي مي‏گويد از امام صادق عليه‏السلام پيرامون اين آيات سوال کردم امام عليه‏السلام فرمود: معناي (آيا حديث غاشيه به تو رسيده) اين است که حضرت قائم عليه‏السلام شما را با شمشير فرا مي‏گيرد.

 

راوي مي‏گويد از آيه دوم که مي‏فرمايد: (چهره‏هايي در آن روز ذلت بارند) پرسيدم: امام فرمود: عده‏اي آنچنان ذليل و خوارند که توانايي رد کردن آن عذاب و عقوبت را ندارند.

 

راوي مي‏گويد: از آيه‏ي سوم (عاملة ناصبة) سوال نمودم، امام

 

فرمود: اينان به غير آنچه خداوند نازل فرموده عمل کرده و غير از واليان امام را نصب نموده‏اند.

 

راوي مي‏گويد از آيه چهارم که مي‏گويد (به آتش سوزان مي‏رسند) سوال کردم. امام عليه‏السلام فرمود: به آتش جنگ در دنيا در عهد حضرت قائم عليه‏السلام دچار مي‏شوند و در آخرت به آتش دوزخ فرو مي‏افتند. [1] .

 

سوره تکوير، آيه 15-16

 

فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس.

 

سوگند به ستارگاني که باز مي‏گردند. حرکت مي‏کنند و از ديده‏ها پنهان مي‏شوند.

 

سوره‏ي تکوير عمدة بر دو محور دور مي‏زند.

 

1- محور اول آيات آغاز اين سوره است که بيانگر نشانه‏هايي از قيامت و دگرگونيهاي عظيم در پايان اين جهان و آغاز رستاخيز است.

 

2- در محور دوم سخن از عظمت قرآن و آورنده‏ي آن و تأثيرش در نفوس مي‏باشد.

 

واژه‏ها

 

خنس: از ماده‏ي (خنس) بر وزن شمس مي‏باشد و جمع خانس است و در اصل به معناي انقباض و بازگشت و پنهان شدن است و بر همين اساس شيطان را خناس مي‏گويند زيرا هنگامي که نام خدا برده شود بر مي‏گردد و خود را مخفي مي‏کند.

 

جوار جمع جاريه. به معناي رونده‏ي سريع است.

 

کنس جمع کانس از ماده‏ي (کنس) بر وزن شمس است و به معناي مخفي شدن است.

 

در اينکه منظور از اين سوگندها چيست. بسياري از مفسران معتقدند که اشاره به پنج ستاره سيار منظومه شمسي است که با چشم غير مسلح ديده مي‏شوند.

 

عطارد. زهره. مريخ. مشتري و زحل.

 

تنها اين پنج ستاره هستند که در لابلاي ستارگان ديگر حرکت مي‏کنند اين پنج ستاره عضو خانواده منظومه شمسي مي‏باشند و حرکات آنها به خاطر نزديکي آنها به ماست و گرنه ساير ستارگان آسمان نيز داراي چنين حرکاتي هستند اما چون از ما بسيار دورند. ما نمي‏توانيم حرکات آنها را احساس کنيم.

 

اين آيات ممکن است اشاره به همين باشد که اين ستارگان داراي حرکتند (الجوار) و در سير خود رجوع و بازگشت دارند (الخنس) و سرانجام به هنگام طلوع سپيده‏ي صبح و آفتاب پنهان مي‏شوند. شبيه آهواني که شبها در بيابانها براي به دست آوردن طعمه مي‏گردند و به هنگام روز از ترس صياد و حيوانات وحشي در لانه خود مخفي مي‏شوند (الکنس).

 

در هر حال گويا قرآن مجيد مي‏خواهد با اين سوگندهاي پر معنا و آميخته با نوعي ابهام. انديشه‏ها را به حرکت در آورد و متوجه وضع خاص و استثنايي اين سيارات در ميان خيل عظيم ستارگان آسمان کند. تا مردم هر چه بيشتر در آن فکر کنند و به عظمت پديد آورنده اين دستگاه عظيم آشناتر شوند.

 

امام باقر عليه‏السلام پيرامون اين آيات چنين مي‏فرمايد:

 

عن ام هاني: قالت، سألت ابا جعفر محمد بن علي عليه‏السلام عن قول الله عزوجل:

 

فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس:

 

قالت: فقال: امام يخنس سنة ستين و مأتين.

 

ثم يظهر کالشهاب. يتوقد في الليلة الظلماء.

 

و اذا ادرکت زمانه قرت عينک.

 

ام هاني مي‏گويد از امام باقر عليه‏السلام پيرامون فرموده‏ي خداوند عزوجل که مي‏فرمايد:

 

سوگند به آن ستارگان که پنهان مي‏شوند. پرسش نمودم، آن جناب فرمود:

 

امامي است که در سال دويست و شصت پنهان خواهد شد. سپس هم چون ستاره‏اي که در شب تار درخشان شود ظاهر مي‏گردد و چنانچه زمان او را (اي ام هاني) دريابي. ديده‏ات روشن شود. [1] .

 

سوره‏ مدثر، آيه 8-10

 

فاذا نقر في الناقور، فذلک يومئذ يوم عسير علي الکافرين غير يسير.

 

پس هنگامي که در صور دميده شود. آن روز روز سختي است و براي کافران آسان نيست.

 

دقت در محتواي سوره‏ي (اقرأ) و سوره (مدثر) نشان مي‏دهد که اقرأ در آغاز دعوت رسول نازل شده و سوره‏ي مدثر. مربوط به زماني است که پيامبر مأمور به دعوت آشکار شد. و دوران دعوت پنهاني پايان گرفت. لذا بعضي گفته‏اند سوره‏ي (اقرأ) اولين سوره‏ايست که در آغاز بعثت نازل شد و سوره‏ي (مدثر) نخستين سوره بعد از دعوت آشکار است.

 

بخشهاي اين سوره در مجموع بر هفت محور مي‏باشد.

 

1- دعوت پيامبر به قيام و انذار و ابلاغ آشکار.

 

2- اشاره به قيامت و صفات دوزخيان.

 

3- قسمتي از ويژگيهاي دوزخ توأم با انذار کافران.

 

4- تأکيد بر امر رستاخيز از طريق سوگندهاي مکرر.

 

5- ارتباط سرنوشت هر انساني با اعمال او.

 

6- قسمتي از ويژگيهاي بهشتيان و دوزخيان.

 

7- چگونگي فرار افراد جاهل و مغرور و خودخواه از حق.

 

واژه‏ها

 

ناقور در اصل از ماده‏ي (نقر) به معناي کوبيدني است که منجر به سوراخ کردن شود.

 

و منقار پرندگان که وسيله کوبيدن و سوراخ کردن اشياء هست نيز از همين معنا گرفته شده. و به همين جهت به شيپوري که صداي آن گويي گوش انسان را سوراخ مي‏کند و در مغز فرو مي‏رود (ناقور) گفته مي‏شود.

 

از آيات قرآن به خوبي استفاده مي‏شود که در پايان دنيا و آغاز رستاخيز دوبار در صور دميده مي‏شود. يعني دو صداي فوق العاده

 

وحشت‏انگيز و تکان‏دهنده که اولي صداي مرگ است و دومي صداي بيداري و حيات است سراسر جهان را فرا مي‏گيرد که از آن تعبير به نفخه‏ي صور اول و نفخه‏ي صور دوم مي‏شود.

 

و آيه مورد بحث اشاره به نفخه‏ي دوم است که رستاخيز با آن بر پا مي‏گردد و روز سخت و سنگيني بر کافران است که مشکلات آنان يکي بعد از ديگري نمايان مي‏گردد.

 

روزيست بسيار دردناک و مصيبت بار و طاقت فرسا که نيرومندترين انسانها را به زانو در مي‏آورد.

 

امام صادق عليه‏السلام اين آيه را چنين تفسير مي‏کند.

 

عن ابي عبدالله عليه‏السلام في قوله عزوجل:

 

فاذا نقر في الناقور قال. ان منا اماما مظفرا. مستترا. فاذا اراد الله عزوجل اظهار امره. نکت في قلبه نکتة فظهر فقام بامر الله تعالي.

 

امام صادق عليه‏السلام درباره‏ي قول خداوند. (پس آنگاه که در صور دميده شود) فرمود همانا از ما خاندان وحي. امام پيروز پنهاني خواهد بود که چون خداي عزوجل بخواهد امر او را ظاهر سازد. در دل او نکته‏اي گذراند. پس ظاهر شود و باذن خداي تعالي قيام کند. [1] .

 

سوره‏ جن، آيه 24

 

حتي اذا راوا ما يوعدون فسيعلمون من اضعف ناصرا و اقل عددا.

 

(سنگ اندازي و کارشکني کفار همچنان ادامه مي‏يابد) تا زماني که آنچه را به آنها وعده داده شده ببينند آنگاه مي‏دانند چه ياورشان ضعيفتر و جمعيتش کمتر است.

 

در اينکه منظور از جمله‏ي (ما يوعدون) عذاب دنيا يا آخرت، يا هر دو باشد تفسيرهاي متعددي وارد شده است.

 

ولي مناسب اين است که معناي آن عام و گسترده باشد بخصوص اينکه فزوني و کمي عدد و ضعف و قدرت ناصر و ياور، بيشتر مربوط به دنياست.

 

و لذا جمعي از مفسرين آن را به مسأله جنگ بدر که در آن قوت و قدرت مسلمانان آشکار گشت تفسير کرده‏اند، و در روايات متعددي به ظهور مهدي موعود عليه‏السلام تفسير شده است لحن آيه بخوبي نشان مي‏دهد که دشمنان اسلام پيوسته قدرت و کثرت نفرات خود را به رخ آنها مي‏کشيدند و آنها را ضعيف و ناتوان مي‏شمردند قرآن بدين وسيله به مومنان دلداري و نويد مي‏دهد که سرانجام روز پيروزي آنها و شکست و ناتواني دشمنان فرا خواهد رسيد.

 

بدين جهت در روايات متعددي اين آيه شريفه به قيام و ظهور مهدي عليه‏السلام تفسير شده است.

 

بنابراين اگر آيه را به معناي گسترده و وسيعش تفسير کنيم همه اين موارد را شامل مي‏شود.

 

توجه خوانندگان گرامي را به روايتي در توضيح و تفسير اين آيه شريفه معطوف مي‏نمايم.

 

عن ابي الحسن الماضي عليه‏السلام قال: قلت (اذا راوا ما يوعدون فسيعلمون من اضعف ناصرا و اقل عددا) يعني بذلک القائم عليه‏السلام و انصاره.

 

محمد بن فضيل مي‏گويد: عرضه داشتم (آنگاه که عذاب موعود خود را به چشم ببينند. خواهند دانست که کداميک (شما يا ايشان) يارانشان ضعيف‏تر و افرادشان کمتر است) امام موسي کاظم فرمود: منظور از آن حضرت قائم عليه‏السلام و ياران او مي‏باشد. [1] .

 

سوره معارج، آيه 44

 

خاشعة ابصارهم، ترهقهم ذلة، ذلک اليوم الذي کانوا يوعدون.

 

در حالي که چشمهاي آنها از شدت وحشت به زير افتاده، و پرده‏اي از ذلت و خواري آنها را پوشانده است (و به آنها گفته مي‏شود) اين همان روزيست که به شما وعده داده مي‏شد.

 

اين آيه آخرين آيه‏ي از سوره‏ي معارج است. که در آيات آخرين اين سوره سخن از تهديد و انذار کافران سرسخت و لجوج و بيان روز موعود است و در معرفي آن روز موعود و نشانه‏هاي اين روز وحشتناک چنين مي‏فرمايد: روزي که از قبرها به سرعت خارج مي‏شوند و چنان تند حرکت مي‏کنند که گويي به سوي بتهايشان مي‏دوند.

 

و سپس به ويژگيهاي ديگري از روز موعود پرداخته و مي‏فرمايد: اين در حالي است که چشمهاي آنها از شدت وحشت به زير افتاده و خاضعانه نگاه مي‏کنند و پرده‏اي از ذلت و خواري تمام وجود آنها را در برگرفته. و اين همان روزيست که به آنها وعده داده مي‏شد. و آن را به باد مسخره مي‏گرفتند.

 

عن ابي جعفر عليه‏السلام في قوله عزوجل: خاشعة ابصارهم، ترهقهم ذلة. ذلک اليوم الذي کانوا يوعدون.

 

قال: يعني يوم خروج القائم عليه‏السلام.

 

امام باقر عليه‏السلام در تفسير اين آيه شريفه مي‏فرمايد. منظور از روز موعود. روز خروج و ظهور حضرت قائم عليه‏السلام است. [سوره معارج، آيه 26

 

و الذين يصدقون بيوم الدين.

 

و آنها که به روز جزا ايمان دارند.

 

در قسمتي از سوره‏ي معارج اوصاف انسانهاي شايسته مطرح شده است. در مقابل اوصاف افراد بي‏ايمان تا معلوم شود چرا گروهي اهل عذابند و گروهي اهل نجات. و سومين ويژگي افراد مومن و شايسته را چنين بيان مي‏دارد که کساني هستند که به روز جزا ايمان دارند.

 

عن ابي جعفر عليه‏السلام في قوله عزوجل. (و الذين يصدقون بيوم الدين) قال: بخروج القائم عليه‏السلام.

 

امام باقر عليه‏السلام درباره اين آيه مي‏فرمايد: منظور از روز جزا. ظهور و خروج حضرت قائم عليه‏السلام است. [1] .

 

سوره‏ ملک، آيه 30

 

قل ارايتم ان

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط prbxwOqTfb در تاریخ 1392/10/20 و 18:19 دقیقه ارسال شده است

There is a critical shortage of invfamrtioe articles like this.


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
بانو! دوست دارم بدانی که اگر همه هستی شهادتت را افسانه بدانند تا آخرین نفس فریاد خواهم زد که شهادتت حقیقتی است به روشنی روز و قاتلانت را تا ابد نفرین خواهم کرد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 318
  • کل نظرات : 696
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 35
  • بازدید امروز : 99
  • باردید دیروز : 44
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 342
  • بازدید ماه : 1,124
  • بازدید سال : 7,736
  • بازدید کلی : 130,745
  • کدهای اختصاصی