1- عبدالکريم بن عمرو خثعمي مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «ابليس گفت: (أنظرني الي يوم يبعثون) [1] خداوند، آن را ناخوش داشت و فرمود:
(انک من المنظرين الي يوم الوقت المعلوم) [2] وقتي آن روز معين فرا رسد، ابليس با تمام پيروانش که از زمان خلقت آدم تا آن روز به دنيا آمدهاند ظهور مي کند، و يا آن آخرين باري است که اميرالمؤمنين عليه السلام رجعت مي کند.» عرض کردم: «آن حضرت بيش از يک بار رجعت مي کند؟» امام عليه السلام فرمود: «آري، بارها و بارها، هيچ امامي نيست که در زماني آمده باشد، مگر اينکه نيکوکار و بدکار زمانش رجعت مي کنند تا خدا مؤمنانش را بر کافران مسلط کند.»
1- عبدالکريم بن عمرو خثعمي مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «ابليس گفت: (أنظرني الي يوم يبعثون) [1] خداوند، آن را ناخوش داشت و فرمود:
(انک من المنظرين الي يوم الوقت المعلوم) [2] وقتي آن روز معين فرا رسد، ابليس با تمام پيروانش که از زمان خلقت آدم تا آن روز به دنيا آمدهاند ظهور مي کند، و يا آن آخرين باري است که اميرالمؤمنين عليه السلام رجعت مي کند.» عرض کردم: «آن حضرت بيش از يک بار رجعت مي کند؟» امام عليه السلام فرمود: «آري، بارها و بارها، هيچ امامي نيست که در زماني آمده باشد، مگر اينکه نيکوکار و بدکار زمانش رجعت مي کنند تا خدا مؤمنانش را بر کافران مسلط کند.»
وقتي روز معين برسد، اميرالمؤمنين با اصحابش و ابليس هم با يارانش رجعت مي کنند و محل برخوردشان زميني از اطراف فرات است که «روحا» ناميده مي شود و نزديک کوفه است. جنگ سختي بين آنها در ميگيرد که تا آن روز در عالم، سابقه نداشته است، گويي ياران اميرالمؤمنين عليه السلام را مي بينم که صد قدم به عقب بر گشته و بعضي از آنها پايشان در آب فرات فرو رفته است.
در اين هنگام است که عذاب پرورگار براي ابليسان، در شکل تودهي ابر و دسته هاي فرشتگان فرا مي رسد، [3] و کار تمام مي شود، رسول الله پيشاپيش آنها، در حالي که حربهاي از نور در دست دارد در حرکت است. وقتي ابليس به آن حضرت مي نگرد به عقب بر مي گردد و به پشت مي افتد- و قصد فرار دارد- که يارانش به او مي گويند: «کجا؟ تو که داشتي پيروز مي شدي.» مي گويد: «من چيزي مي بينم که شما نمي بينيد، من از پروردگار جهانيان مي ترسم»، [4] آن گاه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به او مي رسد و نيزهاي بين دو کتفش فرو مي کند که سبب نابودي او و يارانش مي شود، آن موقع خداوند- به دور از هر شرکي - پرستيده مي شود.»... [5] .
2- عاصم بن حميد از امام باقر عليه السلام نقل مي کند که اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
«...خداوند از من و محمد صلي الله عليه و آله و سلم بر ياري يکديگر، پيمان گرفته است، من محمد را ياري کردم، پيشاپيش آن حضرت جهاد کردم، دشمنش را کشتم و به عهد و پيماني که خداوند بر ياري محمد صلي الله عليه و آله و سلم از من گرفته بود وفا کردم، و چون پيامبران نسل آدم تا محمد صلي الله عليه و آله و سلم را زنده کند تا پيشاپيش من، سرهاي زندگان و مردگان جن و انس را با شمشير قطع کنند...و من بارها و بارها رجعت خواهم کرد و صاحب رجعتها و حملهها و مصيبتها بر کافران و داراي قدرتهاي شگفت انگيز خواهم بود، من اميري آهنين، بندهي خدا و برادر رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم هستم.» [6] .
3- جابر بن يزيد از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود:علي عليه السلام با فرزندش حسين عليه السلام رجعتي خواهد داشت، با پرچمش پيش مي رود تا از بني اميه و معاويه و خاندان معاويه و همه کساني که شاهد جنگ آن حضرت بود انتقام بگيرد، سپس خداوند سي هزار از ياران آن حضرت از کوفه و هفتاد هزار از بقيهي مردم را بر مي انگيزد تا مثل دفعه اول، در صفين با آنها روبرو شوند و طوري آنها را بکشند که کسي باقي نماند تا خبري از آنها بياورد، سپس خداوند آنها را بر مي انگيزد و به دست آنان شديدترين عذاب را بر فرعون و خاندانش نازل مي کند.
سپس اميرالمؤمنين يک بار با رسول الله رجعت مي کند تا خليفهي روي زمين باشد و امامان عليهم السلام کارگزارانش باشند، تا اينکه خداوند، آشکارا او را بر انگيزد و عبادتش در زمين، آشکارا باشد، همان طور که قبلا خدا را، در سر و نهان، عبادت کرده است...آري به خدا چندين بار وبيش از آن - و با دست چند بار اشاره فرمود- خداوند، ملک تمام دنيا و پادشاهي آن - از روزي که دنيا را آفريد و تا وقتي فاني شود - را به پيامبرش مي دهد و تا وعده اي را که در کتاب داده است که (و يظهره علي الدين کله
و لو کره المشرکون) [7] » وفا نمايد. [8] .
4- حسن بن عبدالله از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «من فاروق [9] اکبر هستم، من صاحب آهن گداخته و نشر اول و آخر [10] و صاحب رجعتها و برترين دولت و قدرت هستم، وعدهي خدا به دست من انجام مي گيرد و کلمهاش تمام مي شود و به دست من دين کامل مي گردد.» [11] .